jueves, 31 de diciembre de 2015

تبریک ویژه به دوستانم و آشنایان در بالاترین


با سلام  و تبریک به همه دوستان و آشنایان 

به همه شما سال نو میلادی را تبریک می گویم ، صمیمانه ترین تبریکات و آرزوهای خوب را برای شما دارم ، امیدورام سالی پربرکت و موفقیت همراه با پیروزیهای بزرگ برای شما و مردم و میهن اسیرم باشد ، سالی  با رفتن این جرثومه پلید یعنی پدیده شوم  ولایت فقیه  وبنیادگرایی از میهن اسیرمان ایران ، مضر نیست که یادی ار کارتن خواب ها ، و خانوادهایی بکنیم که در محدودیت های ظالمانه بسر میبرند ، یادی از زندانیان سیاسی در بند بکنیم ، که برای آینده ما با دستگاه ظالم در افتادند و زندگی را در زندان ها سپری می کنند ، یادی از مادران و پدران کنیم که عزیزانشان را یا در کنار خود ندارند یا در بند و اسیراند. عید معنی جز تغییر و فرا رفتن و اوج گرفتن به سمت جامعه ای آزاد و مناسبات سالم و پاک ندارد ، بی تفاوتی و گذشتن از کنار این ظلم و ستم شاید راحت باشد ، اما این رسم و مقصد انسانیت نیست ، سخن کوتاه کنم .امیدورام سال نو میلادی شما مبارک باشد و نقطه آغازی بسوی ارزشهای انسانی و همدلی و همدردی و همبستگی با جنبش مقاومت برای آزادی و رهایی از فرمانروایان بی کفایت ریا کار در میهن اسیرمان باشد.
مبارکتان
شاد و موفق و پیروز باشید

علی اصغر م  

viernes, 18 de diciembre de 2015

رجوی در اینترنت


مسعود رجوی در سخنرانی و در نشست با اعضای سازمان مجاهدین خلق در اشرف گفته بود : که سرنخ اراجیف و اتهامات و خزعبلات اضداد نسبت به شورای ملی مقاومت و  مجاهدین  و اشرف را دنبال و پیگیری کنید به رژیم می رسید ، رژیم است ، رژیم است ، رژِیم است . در یک نگاهی به اینترنت در جستجوی نام مسعود رجوی و یا اشرف و لیبرتی ! با انبوهی از تبلیغات کثیف از طرف باندهای تبهکار و مزدوران وزارت بدنام اطلاعات خامنه ای ، از قبیل انجمن «نجات » نجاست و اینترلینک وزارت بدنام اطلاعات و ارگانهای رژیم فاشیستی و بریده مزدوران و قلم بمزدان رژیم ولایت جهل و جنون ولایت فقیه بر خورد می کنید ، که البته  چیزی جز اراجیف آخوند پسندانه و کینه توزانه و اطلاعات بی پایه و اساس دستگیرتان نمی شود .باید متوجه این نکته باشیم که امکانات مقاومت ایران محدود است ، آنچه بما بر می گردد و باید متوجه باشیم که یک دستگاه عریض و طویلی با همه امکانات مالی ورسانه ای در خدمت فاشیسم مذهبی حاک بر ایران است . برای شکستن طلسم سانسور اخبار و مقالات مقاومت و مرتبط به مجاهدین خلق ایران دوستان و آشنیان را متوجه سایت های مربوط به سازمان و مقاومت کنیم.
گذشته از این مقدمه یاد شده بالا . یاران شیطان و اضداد آزادی و مجاهدین سعی دارند که چهره مقاومت را در فضای مجازی مخدوش و مانع رسیدن اخبارها و مقالات مقاومت ایران و سخنرانی های رهبری مقاومت ایران بدست جوانان شوند ، بیهوده نیست رژیم ضد بشری سرعت اینترنت را در ایران پایین آورده است و با ایجاد رعب و وحشت سعی می کنند که جوانان به ساده گی دست رسی به منابع مجاهدین خلق ایران بعنوان نیروی پیشتاز جامعه نداشته باشند ،با توجه به شرایط حساس جامعه و اوضاع سیاسی ایران هر کدام ما مسئول هستیم در شکست طلسم اختناق کمک کنیم تا حقیقت را به مردم انتقال بدهیم ، بخصوص جوانان و قشر دانشجو بتوانند به اخبارهای مقاومت دسترسی داشته باشند . علیه سانسور و سرعت کم اینترنت باید برخاست و اعتراضات به هر شیوه ای ابراز کرد .
خسته نباشید

سلام بر آزادی 

!بریده گان در منجلاب و باتلاق وزرات بدنام اطلاعات آخوندی خارج از کشور


مسعود رجوی گفته بود که سرنخ بریده مزدوران و اضداد مجاهدین را بگیرید و دنبال کنید به خود رژیم می رسید ، رژیم است ، رژیم است ، رژیم است . این مزدوران و بریدگان فرومایه سالهاست در خدمت مستقیم رژیم فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران قرار گرفتند ، البته تا امروز نتیجه ای جز تباهی و پستی برای خودشان چیز دیگری نداشته است ، شما ایناینجا بیشتر بخوانید .
میلاد آریایی یکی از مزدوران وزارت اطلاعات است که در  همه  نمایش های چند نفره وزارت اطلاعات
بعنوان فیلمبردار حضور دارد« وزارت اطلاعات مدتی اورا تحت مسولیت علی اکبر راستگو قرار داده بود . این مساله خیلی به  او برخورده بود  زیرا میلاد آریایی خود ش را بالاتر ار علی اکبر راستگو میدانست و  به همین علت مدتی بسیار پاسیو شده بود . وزارت اطلاعات برای این که دل او را بدست بیاورد مدتی برایش یک وبلاگ به نام هم آواز راه اندازی کرد ولی این مساله میلاد آریایی را راضی نکرد و هم چنان از وزارت اطلاعات طلبکار مانده بود 

میلاد آریایی ، نام مستعار مزدوری به نام ادهم طیبی است که بعضا خودش را  مسعود طیبی هم معرفی میکند . میلاد آریایی يكي از فرستادگان وزارت اطلاعات به خارج كشور تحت عنوان اعضای سابق مجاهدين میباشد. این مزدور هزارچهره یکبار هم در سال ۱۳۷۳ به نام فرهنگ گلستان پناهندگی گرفته بود.
در آذر ماه 1380 وقتی که همراه با یکی از مجاهدین به بغداد رفته بود . در حوالی بغداد با طرح قبلي اقدام به ربودن خودرو و سلاح از مجاهدين، نموده  و با هدف قرار دادن يكي از مجاهدين به قصد كشت از طريق كردستان عراق و با همكاري پايگاههاي وزارت اطلاعات ايران در آن منطقه  ازطریق بانه و سقز به ایران تحت حاکمیت ملاها رفت .

وزارت اطلاعات پس از ارائه آخرين آموزشها و دستورالعملها، اين مزدور را به منظور جاسوسي و زمينه سازي اقدامات تروريستي عليه پناهندگان ايراني و فعالين مقاومت به اروپا اعزام كرد. مسئول كميسيون خارجه شورا درنامه اي به عفو بين الملل در اين باره نوشت: « اين فرد مسعود طيبي نام دارد ( پناهنده سابق در ايتاليا با نام فرهنگ گلستان), و همه شواهد حاكي است كه وي فردي نفوذي بوده كه نزد ملايان بازگشته تا مانند سبحاني و شاهسوندي در توطئه هاي وزارت اطلاعات عليه مجاهدين ومقاومت ايران مورد استفاده قرار گيرد. اين فرد هرگز تحت كمترين فشاري قرار نگرفته و هيچ كمبودي نداشته است. او هرگز از چيزي شكايت نكرده بود.»
قبل از آن نيز  درگزارش مديريت ضد اطلاعات ارتش آزاديبخش تحت عنوان يك مورد مشكوك  در مورد میلاد آریایی نوشته شده است : « فردي در آذر ماه سال گذشته, به هنگام تردد در حوالي شهر بغداد,ناپديد شد.جزئيات امر (از قبيل پياده كردن غدرآميز سرنشين ديگر اتوموبيل و ربودن سلاح و خودرو) به وضوح حاكي از تباني و ارتباطات قبلي با وزارت اطلاعات براي رفتن به ايران بود. به خصوص كه بعدا نقشه و مسير حركت او از منطقه چوارتا و چومان دركردستان عراق به جانب بانه در خاك ايران, بدست آمد و در ذيل آن مسافتهاي جغرافيايي و «محمل قاچاق» و «برگه عبور» و تبديل «دينار سوئيسي» (رايج در كردستان عراق) به «دينار عراقي» نيز ثبت شده بود. هر چند همه شواهد حاكي از مزدوري و نفوذي گري و رفتن به نزد رژيم است, با اين همه, درگزارش حاضر از ذكر نام او در ليست اسامي مزدوران, صرفنظر شده تا تحقيقات به نتيجه قطعي برسد. بنا بر اين انتشار اسامي و اطلاعاتي را كه در حال حاضر امكانپذير نيست و تحقيقات درمورد آنها ادامه دارد, به گزارشهاي آينده موكول مي كنيم.»
حميد ارباب, يكي از اعضاي ارتش آزاديبخش ملي ايران كه قبل از فرارش همراه وي بوده لحظه فرار را چنين شرح مي دهد : میلاد آریایی«در بين راه بطور مشكوك وعجيبي سرعت را كم مي كرد كه بعد فهميدم مترصد عبور اكيپ پشت سري ما براي اجراي نقشه اش بوده است. ضمنا به شدت مضطرب و بهم ريخته بود. بعد از عبور از پل ”سوق العدل” حالتش طوري بود كه انگار ديگر نمي تواند رانندگي كند و قرار شد من رانندگي را به عهده بگيرم. درحالي كه سلاح و مدارك و بي سيم و كت وكيف پولم درخودرو بود از درب جلو پياده شدم تا به سمت درب راننده بيايم در اين هنگام خودرو لندكروز از جا كنده شد و از سپر محكم به من خورد به نحوي كه چندين متر آن طرف تر در وسط حيابان نقش زمين شدم و ديگر چيزي نفهميدم . دقايقي طول كشيد تا مجددا تعادلم را بدست آوردم و تازه فهميدم كه وي قصدفرار داشته و براي اين كار ميخواسته مرا هم از ميان بردارد.».

میلاد آریایی در اروپا  به همکار ی با ماموران وزارت اطلاعات مانند کریم حقی و مسعود خدابنده و محمد حسین سبحانی پرداخت . در بدو ورود وزارت اطلاعات به او گفته بود که  خودش را یک فعال حقوق بشر و فیلمبردار جا بزند
میلاد آریایی درکلیه اکسیون های چندنفره و یا جلسات مزدوران  نقش فیلمبردار را دارد تا جیره و مواجب بیشتری از رژیم دریافت کند.

وزارت اطلاعات مدتی اورا تحت مسولیت علی اکبر راستگو قرار داده بود . این مساله خیلی به  او برخورده بود  زیرا میلاد آریایی خود ش را بالاتر ار علی اکبر راستگو میدانست و  به همین علت مدتی بسیار پاسیو شده بود . وزارت اطلاعات برای این که دل او را بدست بیاورد مدتی برایش یک وبلاگ به نام هم آواز راه اندازی کرد ولی این مساله میلاد آریایی را راضی نکرد و هم چنان از وزارت اطلاعات طلبکار مانده بود . وزارت اطلاعات سعی میکند با بکار گرفتن او در کار های فیلمبرداری او را راضی نگه دارد ..هم اکنون میلاد آریایی مسئول مصاحبه های تکراری و بی محتوی با ماموران وزارت اطلاعات در تجمعات چند نفره وزارت اطلاعات میباشد . میلاد آریایی فرد بسیار فاسدی است که در حال حاضر در کلن در پوش راننده تاکسی در میان ایرانیان وپناهندگان مخالف رژیم مشغول جمع آوری اطلاعات وجاسوسی میباشد .

martes, 8 de diciembre de 2015

از پس اش بر میآییم

از دست دادن نامنتظره و نابهنگام یاران با ارزش و با وفایی چون منصور قدرخواه برای مقاومت و اعضا و هواداران این مقاومت بسیار ناراحت کننده است. همینطور مادرانی قهرمان و فداکاری که رگ و ریشه مقاومت در میان جامعه و مردم هستند. اما تاثیری که زندگی و مرگشان بر اعضا و هواداران این جنبش و این مبارزه و جامعه ایران میگذارد هر اسف و اندوهی را به شعف و افتخار بدل می سازد. مریم رجوی رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران در سخنانی پر محتوا در بزرگداشت عضو ارزشمند شورای ملی مقاومت ایران زنده یاد آقای منصور قدر خواه و پرواز مادران مجاهد خلق اشرف طالب زاده «مادر قوامی ، هما دشتی ، مهری جنت پور «مادر داعی عزیز » و فاطمه عباسی «مادر مولایی» از طریق سیمای آزادی ، تلویزیون ملی ایران ایراد کردند و داشتم به این سخنان گوش میدادم ،گفتم سهم ما هواداران و خودم دراین شرایط که این چنین پیام بچه های لیبرتی به جامعه رفته و رابطه معنوی مردم و مقاومت و خانواده های مقاومت را می بینیم برای پیشبرد و رساندن پیام این مقاومت چیست؟ ایشان گفتند گفتند اگر قدر و شآن مناسبات خودمان را بدانیم وبه مرزسرخ و اصول خودمان پایبند باشیم ، هر قدر که ما را چه در صحنه سیاسی و چه صحنه نظامی بمباران و موشک باران و قتل عام کنند و پرونده سازی کنند و لیست گذاری کنند ،ما از پس اش بر میآییم . مریم رجوی و مسعود رجوی رهبران پاکباز این مقاومت ارزشهایی را نمایندگی می کنند که مادر داعی ها در زیر شکنجه جلادان با ایمان به این ارزشها درد شلاق و شکنجه و زندان را تحمل و به آن با سرافرازی افتخار می کنند؛ کانون اصلی اش در لیبرتی است. اشرفی بودن یک ارزش و الگو برای مبارزه مرم ایران است. لذا در این شرایط وظیفه ما این است با تلاش و کوشش بیشتر و منسجم تر رزمندگان مجاهد خلق در لیبرتی را با تمام قوا و با افتخار حفظ و حراست کنیم و نگاهبان این ارزش ها باشیم . ارزشهایی که مادران قهرمان این مقاومت در جامعه آن را نمایندگی می کنند و بذر افشانده و می افشانند و ما هواداران مقاومت ایران با سرافرازی و افتخار تا آخر بر آنها ایستادیم و از پس همه سختی ها و درد ها و مشقت ها بر میآییم و افتخار داریم که از چنین مقاومتی هواداری می کنیم .
سلام بر آزادی

سرنگون باد رژیم آخوندی 

viernes, 4 de diciembre de 2015

نامه ای به دانشجویان عزیزم در داخل کشور


با سلام و درود بر شما شعله های آگاهی و آزادی و مسئولیت ، با اشراف به اینکه یک نُرم معمول نیست که نگارنده  به شما دانشجویان عزیز نامه بنویسم ، اما فرخوان های شما  را در فضای مجازی می خواندم ، حیفم آمد که چند خطی برای شما عزیزان بعنوان یک هموطن و یک دانشجو ننویسم ،به هر حال احساسات فردی و شخصی ام است ،دوست داشتم بنویسم ، امیدورام مرا ببخشید . قرض از نوشتن صرفا درد دلی است که با شما عزیزان داشتم . بسیاری از شما عزیزان از نظر اطلاعات عمومی و آگاهی استاد بنده هستید و به این افتخار می کنم . ضروری دیدم بنویسم ، چرا که ممکن است، کسانی هم باشند که هنوز  در  انتخاب یک راه درست و واقعی برای رسیدن به آزادی و درهم شکستن این نظام سراسرجهل و جنایت و شقاوت ضد علم و فرهنگ  مردد باشند ! برای آزادی بایست به یک حقیقت آزاد کننده و رهایی بخش چنگ زد و از سراب ها واز سنگ اندازها و چوب لای چرخ کن هاوسفسطه گرها، که دشمنان آزادی هستند،  خلاص شد . برای داشتن یک ایران آزاد و دمکراتیک ، شما دانشجویان و استادان و معلمان نقش موثری می توانید ایفا کنید.
هر علمی و هر دانستنیهایی  نمی تواند چراغ راه آزادی  باشد ، دزدان آزادی هم از علم و دانستنیها و اطلاعات عمومی استفاده می کنند ، در کشور ما هر روز کلامی یا کلمه ای به خاک می افتد و بخون می غلتد ، سوء استفاد و لوث کردن مفاهیم و کلمات سر رشته طولانی دارد ، کشوری که یک مشت عمامه بسر که همیشه سر شان در کتاب بوده است ، دست خدا روی زمین شده اند و با کلمه خدا و بسیاری از کلمات، برای ادامه بقای ظالمانه خودشان بر گًرده مردم ما استفاده می کنند، آزادی یعنی مرز سرخ داشتن با همه آنهایی که با به اسارت در آوردن علم و آگاهی و کلمات هدفی جز در بند نگه داشتن آزادی ندارند .
جامعه کنونی ستم زده ما را نباید هنوز با یک کشور دمکراتیک مقایسه کرد ، اگر قصد داریم با روشنایی علم و آگاهی این جامعه ستم زده و آخوند زده و خمینی زده را بسازیم ، نخست باید این خانه را از غاصبان علم و آگاهی آزاد کنیم.
مهمترین موضوع در جنگ آزادیبخش و مبارزات رهایی بخش موضوع رهبری کننده است ، که بتواند تضمین آزادی های فردا باشد ،اینکه فرد فرد ما دارای انرژی و انگیزها ی پاکی هستیم ،تریدی در آن نیست ، اما چگونه این انرژیها و انگیزها را در یک ظرف مناسب بریزیم ، و  با هدف مشخص در مسیر مشخص سرمایه گذاری کنیم؟! ، جویبار ها را رود کنیم ، رودها را به دریایی از انرژی تبدیل کنیم ، برای این هدف خطیر، به یک نیروی پیشتاز ، و به یک رهبری آزمایش شده  که در این دوران طولانی استبداد و دیکتاتوری مذهبی در تمامی سر فصل های سرنوشت ساز این میهن ، در روز و شب این میهن ، در درد و رنج این میهن ، فرای اعتقادات سازمانی اش و یا سیاسی اش ، بطور خستگی ناپذیر بهای آزادی را پرداخته ، خون بهای آزادی را پرداخته است و از همه چیز خود گذشته است  نیاز داریم.
آری دوستان دانشجوی عزیز ، قلب را آشیانه نامی کن که شکست در نباشد . راهی را برگزینید که چاه نباشد ، سراب نباشد ،تکیه بر نیرویی کن که بهای آزادی را با جان و دل پرداخته است.
سلام بر آزادی
مرگ بر استبداد
مرگ بر اصل ولایت فقیه
علی اصغر مومنی