miércoles, 14 de junio de 2017

خامنه ای با این دومقوله به آخر خط رسیده !



از هرکسی که انصاف دارد ، سوال کنید برای چی خامنه ای جان باختن شهروندان ایرانی در حاثه تهران را ترقه بازی ، و در مقابل مطالبات سیاسی و اجتماعی مردم فرمان آتش به اختیار می دهد ، خواهد گفت این مرتیکه روضه خوان گَندش را در آورده ، خود باند ها و  نیروی های رژیم  دیگر خامنه ای  به چشم  رهبری نظام نمی بینند ، زیرا روزانه مشاهده می کنند که اوضاع دارد از دست می رود ، از روی ناچاری و نکند کشتی نظام سوارخ شود مدارا می کنند ، این دو مقوله  واکنش های زیادی را بین سران رژیم را باعث شده است، و در میان مردم و جوانان که غوغایی است ، میگن وای بروزی مردم آتش به اختیار بدهند یک آخوند هم در خیابان ظاهر نخواهد شد ، جایی دیدم نوشته بودند ، چرا در اعتقاد داشتن یا نداشتن ، در پوشش ، در آزادی بیان ، آتش به اختیار نمی دهند ؟ البته کسی آتش به اختیار می دهد که خودش از آن دسته آخوندهایی بوده که زمان دیکتاتوری شاه دست بوسی و مجیز گویی آری از مهر را به زندان و شکنجه و اعدام و مقاومت  ترجیح می داده است  ، ممکن است یک مشت لات و لمپن پاسدار بسیجی خشک مغز که از این راه نان می خورند آتش به اختیار خامنه ای را جدی بگیرند ، بسیاری از نیروهای رژیم متوجه این شدند که خامنه ای که دیر یا زود رفتنی است  سوال ذهنی شان است ، که سرنوشت ما چه می شود ،؟! سوال مردم این است پس جان مردم چه ارزشی دارد ?که خامنه ای در راس نظام حادثه تهران را ترقه بازی می نامند ، ته داستان به این جا میرسد که آقا جان مردم برای جماعت آخوند حکومتی ارزشی ندارد ، مگر همین خمینی در زمان جنگ ضد میهنی  دسته دسته از جوانان و نوجوانان مردم را با یک نوحه و روضه خوانی بروی مین نمی فرستاد ، تا انتقاد می کردند از جنگ ، می گفت هی نگویید جنگ تمام شود ، تا آجر آخر ادامه می دهیم زیرا موهبت الهی است !! اوایل جنگ اصلا عواقب جنگ خانماسوز را جدی نمی گرفت ، زیرا او یعنی خمینی جلاد جان و خون  نمی داد ، از کیسه مردم می پرداخت ! آتش به اختیار خامنه ای سابقه سی و هشت ساله دارد ، از سال 59 و حتی قبل از آنهم فرمان آتش به اختیار علیه ملت ، علیه ناموس و حیثیت ملت ، علیه اراده و آزادی های ملت ، علیه سلیقه و خواست ملت توسط باند جنایتکار حزب الله و شخص خمینی صادر شده بوده ، منتهی بسیاری که  هنوز دامنشان را نگرفته بود ، متوجه یا نبودند یا برای حفظ خود اهمیت نمی دادند ، امروز رژیم خامنه ای به آخر خط سرنگونی رسیده است ، از نظر حکومتی اعلام خطری برای رئیس جمهور خود نظام است ، همین پاسدار قاسمی چندین بار در نشست های درونی با نیروهای بسیجی گلو و رنجیر پاره می کرد ، رهبر جان تو فقط دستور بده بقیه اش به عهده ما ، اما همه مسئله این نیست ، مسئله اصلی و هدف اصلی این آتش به اختیار علیه مردم و معترضین و جوانان کشور است . گسترش شعار نویسی علیه خامنه ای در ایران و پخش ترکت ها و عکس مریم و مسعود رجوی رژیم دچار چاره سازی و چاره یافتن کرده است ، از نقطه نظر بین المللی هم نشست سران کشورهای عربی و مسلمان با آقای ترامپ در ریاض یک دلیل دیگر دست پاچگی و وحشت رژیم خامنه ای شده است ، فاز آخر سرنگونی رژیم قصد دارد با حذف روحانی یا کشاندن روحانی بیشتر به سمت سیاست های خامنه ای نظام را از سرنگونی زودرس نجات دهند ،به حادثه خونین تهران تعبیر ترقه بازی دادن یعنی استقبال از داعش فرضی است ، خوشحالی خامنه ای را بیان می کند تا همدردی با جان باختگان حادثه مزبور ، شما در مصاحبه پاسدار سلامی اگر گوش کرده باشید چندین بار تبریک گفت ، گفت : بدون اینکه خونی از دماغ کسی بریزد !!! « دماغ پاسداران رژیم » ما این عملیات مهم را به سر انجام رساندیم ، هی به سپاه تبریک می گفت ، واضح بود که برنامه و ماموریت درست انجام شده است . کدام مملکت دیدید که هنگام یک عملیات تروریستی که جان مردم در خطر افتاده است ، با خیال راحت و با خنده اینها عکس یادگاری بگیرند. 

No hay comentarios:

Publicar un comentario